برچسب: سون

  • فیلم سون seven

    سلام

    خیلی یکهوویی تصمیم گرفتم فیلم‌های خوبی رو که اکثرا در سینما پردیس قلهک باهاشون آشنا شدم و می‌شم و با اونها خیلی حال کردم رو با شما نیز به اشتراک بگذارم. نکته مهم اینه که اینها صرفا  نظر شخصی و منتقد فیلم نیستم و اصولا هم تخصصی در این زمینه ندارم :))‌ صرفا یک پیشنهاد برای اینکه شما هم اون رو ببینید، شاید مثل من از دیدنش لذت بردید.

    برای شروع  هفت که ترجمه seven بهتون پیشنهاد میکنم حتما ببینید. این فیلم در لیستی هزارتایی قرار میگیره و اینطوری که میشه هزاربار این فیلم رو دید و هزاربار ناراحت شد و خسته هم نشد.

    این فیلم در سال ۱۹۹۵ به کارگردانی دیوید فینچر با بازی بردپیت و مورگان فریمن ساخته شده.  اجازه ندید قدیمی بودن ساخت فیلم مانع از دیدن اون بشه! فیلم روایت فردی قاتل که آدم‌های بد رو به شکل فجیع می‌کشه. به تدریج و از قتل دوم سوم به بعد دو کارگاه اصلی متوجه میشن که قتل‌ها سریالی هستند و انتخاب اونها براساس هفت گناه کبیره‌ست. همین مورد باعث میشه ادم ناخودآگاه موردهای وطنی در ذهنش تداعی بشه. مواردی که قاتل، مجازات مقتول رو وظیفه‌ای الهی میدونه، شخصا تصمیم به مجازات فرد خاطی میگیره. برای  پنج عدد از این گناهان شامل شکم‌پرستی Gluttony، طمع Greed، کاهلی Sloth، شهوت Lust و تکبر Pride، قاتل، آدم‌های مورد دار رو انتخاب میکنه و به سزای عملشون می‌رسونه و همین باعث میشه آدم با قاتل در ابتدا خیلی همزادپنداری کنه.  در میانه قتل‌ها،‌ دو کارگاه اصلی تا دو قدمی قاتل نیز می‌رسن که همین نحوه رسیدنش هم در نوع خودش خیلی جالبه! اونها اول حدس میزنن که قاتل چه کتابی رو داخل کتابخونه میره میخونه و بعد با استفاده از اطلاعاتی که FBI به شکل غیرقانونی از کتابخونه ها جمع‌آوری میکنه، به موقعیت قاتل پی می‌برند! کتابخونه جایی که اطلاعات شخصی مثل تلفن و ادرس محل خونه رو مجبورید برای عضو شدن و گرفتن کتاب تحویل بدید اینطوری میشه از رو سلیقه فرد کتابخوان به فردی مظنون شد!

    فیلم هفت
    هفت

    فیلم از جایی زیبا میشه و به اوج خودش میرسه که قاتل با پای خودش میاد و خودش رو معرفی میکنه! در حالیکه هنوز دو گناه بزرگ مونده که هیچ فردی بخاطرش مجازات نشده! یکی گناه خشم Wrath و دیگری گناه حسادت Envy. قاتل بعد از معرفی خودش به پلیس درخواست میکنه که به همراه دو  کارگاه اصلی فیلم به محلی بره که به گفته خودش قراره پرده از قتل ششم برداشته بشه! در انتهای فیلم اینطور میشه برداشت کرد که قاتل خودش دچار گناه حسادت شده. حسادت به کارگاه پلیس، بخاطر همسر خوبی که داشته و برای همین زن کارگاه  میلز رو  از تنش جدا میکنه و در انتها کاری میکنه که کارگاه میلز اون رو بکشه و به این ترتیب فردی که مرتکب حسادت میشه هم به سرانجام کار خودش میرسه! اما این وسط کارگاه میلز که مرتکب گناه خشم شده و قاتل رو کشته، تنها فردی که زنده می‌مونه.

    یکی از بهترین دیالوگ‌های فیلم جایی که کارگاه میلز به قاتل میگه تو مسیح نیستی، در بهترین حالت فیلم برتر هفته یا یک تی‌شرت هستی که یکی دو روز تن ملت می‌شی و بعدش تمام!

    You’re no messiah. You’re a movie of the week. You’re a fucking t-shirt, at best.

     

  • مایکروسافت علی نقاش‌باش

    مایکروسافت نقاش است. همانند حسن علی نقاش

    به چند دلیل:
    ۱- مایکروسافت در ویندوز سون، والپیپرهای زیبایی کار گذاشته
    ۲- والپیپرهای ویندوز سون فوق‌العاده زیبا هستند
    ۳- مایکروسافت با ۴۰ مگ والپیپر، مردم دنیا را رنگ کرد

    حرف آخر: همه والپیپرای خوشگل و رنگی مایکروسافت رو کردم تو یه فایل و اونا رو

    اینجا برای پز دادن گذاشتم.

    Powered by ScribeFire.

  • توطئه

    اگر این روزها سری به بازارهای معروف تهران همچون بازار رضا و پایتخت بیندازید به وفور در آنها اجناس به اصطلاح اوریجینال را پیدا خواهید کرد. اجناسی که مشخصه اصلی آنها قیمت بالای آنهاست و البته درون بسته‌ای شکیل که گاه ابعاد آن از جعبه کیس، نیز بزرگتر می‌شود! ویندوز ویستایی را با قیمت ۱۶۵ هزارتومان درون جعبه‌ای زیبا تصور کنید و جالب آنکه اگر بخواهید ویندوز با sp1 رایگان تهیه کنید با قیمت نجومی ۲۲۰ هزار تومان نیز برخورد خواهید داشت! نسخه ویندوز هم بماند که معلوم نیست آیا ultimate هست یا خیر!؟ و یا کافیست به بازار پر رونق انتی‌ویروس‌های اصل نگاهی بیندازید که با قیمت‌های سرسام‌آور ۳۰ الی ۶۰ هزار تومان، به فروش می‌رسند(فقط برای استفاده شخصی و فقط یک سال). و این حکایت از وجود تقاضایی بالا در بازار ایران دارد! بازاری که مردم آن هنوز طعم خوش کینگ زیر زبانشان مزه می‌کند:( این روزها همه خود را برای مهاجرت به ویندوز سون آماده می‌کنند و افسوس من برای مالباختگانی که ۱۶۰ هزار تومان از پول خویش را بابت ویستا دور ریخته‌اند و می‌ریزند، دو چندان می‌شود چرا که شما به مدت یکسال حق استفاده از ویندوز ۷ را به صورت رایگان دارید! والبته چه ترفندی بهتر از این برای سرکیسه کردن و به دام انداختن افراد ناآگاه.

    ادعا شده این ویندوز قرار است جانشین لینوکس روی نت‌بوک‌ها شود و شاید یکسال رایگان بودنش از همین موضوع نشئت می‌گیرد. آری. این نسخه از ویندوز عزم خود را جزم کرده تا خود را بر روی لینوکس تحمیل کند. سیستمی که گوی رقابت را در حوزه نت‌بوک‌ها از مایکروسافت پر ادعا ربوده. اما اینجا بحثی پیش می‌آید و آن اینست که بعد یکسال قرار است چه کلاهی سر مشتری گذاشته شود؟ شمایی که فکر می‌کنید ویندوز سون خوب است و آروزی داشتن سیستمی می‌کنید که روان آن را اجرا کند، مایکروسافت چه چیزی را برای شما به ارمغان آورده؟ بگذار بگوییم که ویندوز سون زیباست و البته راحت!‌ اما به قیمتی بالا. شما باید هزینه ویندوز را بپردازید. هزینه آنتی‌ویروس بدهید و تازه متوجه شوید که دنیا اسیر کرم نیز هست. دنیا هکرهای کلاه سیاه هم دارد و برای مبارزه با هر یک از آنها بایستی لیستی بلند از نرم افزارهای گران قیمت را تهیه نمایید. وهمچون دانشگاه آزاد که پول پارو می‌کند زحمت خرید لایسنس یک ساله مک‌آفی را تقبل نمایید! سون به گمانم آن سیستم عامل ایده‌آل شما نیست چون شما حداکثر کاری که می‌کنید گشت و گذار در اینترنت و دیدن فیلم و گوش دادن به موسیقی است پس چرا بیخود خود را وابسته به ویندوز نشان می‌دهید؟ بارها شنیده‌ام افرادی را لب به سخن می‌گشایند و حرف از رشد و نمو تک تک سلول‌های بدنشان با ویندوز ۹۸ و اکس‌پی و نورتون با آن چهره سبزش می‌زنند! من به شما می‌گویم بی‌خیال آنها شوید. لینوکس آن چیزیست که شما می‌خواهید. شما که نمی‌خواهید در ویندوز سون فقط نقاشی کنید؟‌ و یا با ماشین حساب آن، دو دو تا چارتا کنید!؟ بیایید کمی منطقی باشیم!‌ ویندوز برای کسی ساخته شده که زندگی و منبع درآمدش از طریق کار با برنامه‌های سنگینی همچون اتوکد،‌ تری‌دی‌مکس و کلا برنامه‌های گرافیکی فوق سنگین تامین می‌شود که نمونه‌های مشابه آن در لینوکس چنگی به دل نمی‌زنند. البته من با آن دسته از افراد مخالفم که کار با هیچ یک از این برنامه‌ها را بلد نیستند و باز می‌گویند چرا این برنامه‌ها بر روی لینوکس نصب نمی‌شود!؟‌ جواب من به آنها اینست که شما می‌توانید از همین ابتدا شروع به یادگیری گیمپ کنید.البته وقتی شما به خیل ناچیز استفاده کنندگان از لینوکس بپیوندید، اولین نتیجه‌ی آن اینست که بالاخره لینوکس بر روی بیش از ده درصد از دسکتاب‌های کاربران نصب خواهد شد. شرکت‌ها مجبور خواهند شد برای جلوگیری از کم شدن حاشیه سود خود، برنامه‌های خویش را تحت لینوکس به کرنش وا دارند! و این یک اجبار است. آنها مجبورند بخشی ازسود خویش را به توسعه دهندگان لینوکس جهت ایجاد شدن این سازگاری بدهند.

    امروز لینوکس خانه و ماوای بیش از یک درصد از کامپیوترهای موسوم به دسکتاب است. اتفاقی که برای بار اول در طول تاریخ حیات لینوکس شاهد آن هستیم. البته تا پیش از این لینوکس در فتح سرورها کاملا موفق بوده و امروز وارد جبهه‌ای شده که به گمان خیلی سود آوری چندانی برای توسعه دهندگان لینوکس ندارد و به همین دلیل می‌گویند توسعه لینوکس در بخش دسکتاب‌ها با شکست رو به رو خواهد شد. اما در جواب به آنها باید گفت اگر شما امروز به جشنی که لینوکس آغازگر آن بوده بپیوندید، باعث افزایش بیشتر سهم لینوکس در دنیا خواهید شد و این همان برگ برنده است. برگی که ویندوز با ارائه سون به صورت رایگان  قصد سوزاندن آن را دارد. سون اصلا برای خراب کردن این جشن بزرگ آمده:( اما لینوکس پیش می‌رود همانطور که گنو و جامعه حامی اپن سورس پیش می‌رود. چندی پیش زمزمه‌هایی در مورد رفتن و یا نرفتن به سمت گنوم سه شروع شده بود و امروز این خبر رنگ بیشتری به خود گرفت. توسعه دهندگان این دسکتاب تصمیم گرفتند به سمت گنوم ۲.۳۰ و یا همان سه پرواز کنند و البته مهم نیست که اسم این نسخه چه خواهد بود! مهم اینست که قابلیت‌هایی دارد بزرگ. آنها از شما خواسته‌اند هر آنچه از یک دسکتاب ایده آل انتظار دارید، به زبان آورید. هر آرزویی که از یک دسکتاب دارید را به رشته تحریر در آورید. آنها می‌خواهند فکرهای بلند داشته باشید. آنها از شما می‌خواهند برنامه نویسی را با آنها آغاز کنید و در دنیای برنامه نویسی گنوم جدید با آنها شریک شوید. آنها دنبال افرادی هستند که برای آنها مجله بنویسد! دنبال ایده هستند. دنبال نوآوری. و البته دنبال افرادی هستند برای عملی کردن این ایده‌ها.
    لینوکس همان چیزیست که در وصفش گفتند: اگر راه حلی برای مسئله‌ای در لینوکس وجود ندارد، حتما صورت مسئله غلط است. و این نه نشان از خودخواهی لینوکس بلکه نشان از تعداد بالای توسعه دهندگان است. با کمک هم گنو و لینوکس را ساختند و هر چیزی را که به آن فکر می‌کردند، در عمل رنگ واقعیت دادند. در کدام سیستم عامل شما با یک راست کلیک عمل کانورت فایل‌های خود را انجام می‌دهید؟ در کدام سیستم عامل شما وضعیت استتوس خود را به هر شکلی که دوست دارید تغییر می‌دهید؟ در کدام سیستم عامل شما صدها بار سیستم عامل خود را عوض می‌کنید بدون آنکه نگران از دست دادن اطلاعات خود باشید؟ بدون آنکه نگران از دست دادن بوکمارک‌های خود باشید؟ در کدام سیستم‌عامل شما دوستان خود را دعوت می‌کنید تا ویروس‌های درون فلش را با خیالی آسوده پاک کنند؟‌

    امروز فکر توسعه دهندگان لینوکس این شده که چگونه کاربران را وادار به مهاجرت به سمت لینوکس کنند!‌ همین دلیل باعث شده مشتاقانه هر ایده‌ای را که تصورش را کنید در لینوکس عملی کنند. آنها برای شما حتی حاضرند سی‌دی رایگان به در منزل بفرستند! و من خنده‌ام می‌گیرد چگونه هنوز سهم لینوکس تازه به یک درصد رسیده است و از آن فراتر نرفته است!؟‌ آیا واقعا سهم لینوکس در این دنیای به این بزرگی فقط یک درصد است!‌؟ آیا همه این ۹۹ درصد کارهای سنگین و محیرالعقولی را انجام می‌دهند که توان انجام آنها در لینوکس وجود ندارد؟

    در واقع من چند روزی است حرص می‌خورم از رشد قارچ گونه وبلاگ‌هایی که کارشان شده تبلیغ ویندوز! تبلیغچی بودن آن هم برای دستگاه بزرگ تبلیغاتی مایکروسافت. مایکروسافت و رییس آن بیلی و بالمر آنقدر پول دارند که آگهی محصولات خویش را انجام دهند و نیازی به اینگونه تبلیغات را حس نمي‌کنند! با نگاهی به این وبلاگ‌ها سریع متوجه نگاه سودجویانه اکثر این وبلاگ‌ها می‌شویم!‌ انها نگاه انحصار طلب مایکروسافت را به ارث برده‌اند. آنها می‌خواهند از نوشتن، پول در بیاورند! هر یک به طریقی. یکی از طریق گذاشتن آگهی، دیگری از طریق فروش ویندوز سون! یکی می‌خواهد پیج رنکش در گوگل بالا رود. امروز نمی‌دانم چه شد در ذهن من رابطه‌ای بین رشد بسیار سریع و قارچ گونه این وبلاگ‌ها و از طرفی ازدیاد کالاهای به اصطلاح اوریجینال ویندوز ایجاد شد!‌؟ آیا به راستی رابطه‌ای بین صاحبان این سایت‌ها و این دلالان وجود ندارد؟!‌ وقتی در موضوع ریز می‌شویم، این سوال برای ما ایجاد می‌شود که چرا باید سایت گزارش باگ اوبونتو در ایران توسط مخابرات ف*ی*لتر (لانچپد) شود در حالیکه اطلاعات ما در ویندوز سون از تونل و مجرای شرکت فخیمه مایکروسافت آزادانه عبور کند!؟‌

    Powered by ScribeFire.

  • ماشین مجازی

    آقا اینقدر گفتن سون سون که ما رو هم تب سون گرفت و رفتیم این سیستم رو نصب کردیم! اما این مایکروسافت مگه می‌تونه یه کارو درست و حسابی انجام بده!؟؟؟ شما تصور کنید ما برای این ویندوز سون اومدیم یه پارتیشن ۱۵ گیگی در همسایگی پارتیشن ۳۰۰ گیگی لینوکسمون اختصاص دادیم که خوب مشخصه همه زندگیمون  تو این ۳۰۰ گیگه!‌ حالا در نظر بگیرید قبلشم ما سیستم لئوپارد رو  سیستم داشتیم و طی یه حرکت ژانگولر بازی قصد داشتم با رفتن به لینوکس لایو و از طریق جی‌پارتد ، پرچم  بوت رو از ویندوز سون به لینوکس مینت تغییر بدیم  تا هر دفه سیستم رو روشن می‌کنیم از طریق گراب به همه سیستم عاملا دسترسی داشته باشیم! اما در کمال تعجب با وارد شدن به جی‌پارتد مشاهده شد که ۳۰۰ گیگ از اطلاعات ما به وضعیت سیاهچاله‌ای در اومده که هیچ وضعیتی نداره و به عنوان تکه‌ای از فضای خالی در هارد محسوب می‌شه، که باید اون رو از نو پارتیشن بندی کنیم. خوب من اول کار سکته خفیفی زدم و از اونجا که نمی دونستم مشکل زیر سونه تمام ناله و نفرینا به آپدیت بایوس در ویندوز اکس‌پی روانه شد. که این آپدیت بایوس هم چون معلول بود و علت نصب لئوپارد بود تمام ناله‌های ما روانه این سیستم عامل شد! اما خوب موضوع این بود که این چه مشکلیه که فقط یه پارتیشن لینوکس رو پاک کرده؟ و از همین ظن و البته لینکی که رفیق همیشگمون داد مشخص شد که ویندوز پر آوازه سون، شهرت عام و خاص هستن در پاک کردن پارتیشن کناریشون و کلا هر پارتیشنی! و خوب من هنوزم باور نمیکنم که متخصصین مایکروسافت از وجود این باگ بی اطلاع بوده باشن و به همین دلیل باشه که تو آخرین نسخه سونی که به بازار اومده این مشکل رو حل نکرده باشن!‌ یعنی یه جورایی فک می کنم متخصصین مایکروسافت به صورت کاملا ماهرانه کاری کردن که پارتیشن لینوکس طرف حتما پاک شه. البته این فقط یه حدسه. حالا از این قضیه که بگذریم خدا رو شکر ما تونستیم توسط برنامه آکرونیس ۷۰ مگی در ویندوز در عرض دو سوت پارتیشن پاک شدمون رو بازیابی کنیم. منم بلافاصله بعد بالا اومدن سیستم اول همه سون رو پاک کردم.

    اما من چون آدم سریشی هستم و برای تست هم که شده رفتم این سون رو با کمک ویرچال باکس یا همون جعبه مجازی یا ماشین مجازی از توی لینوکس نصب کردم که خوب فقط باید بگم زیبایی داره و دیگه  هیچی نداره! بعد از این رفتیم سراغ آی‌ای ۸ نسخه کاملش رو روی اکس پی نصب کردیم که علارغم تبلیغات مسموم دشمنان متوجه تو خالی بودن تمام ادعاهای اونا هم شدیم! خوب اولین ادعا این بود که برای هر تب در آی‌ای یک پروسه جدید باز می‌شه که خوب واقعا هم می‌شد! اما این معنیش اینه که وقتی یه تب پکید کل سیستم نپکه. ‌اما من نمی‌دونم چرا هر وقت وارد این آدرس می‌شدم آی‌ای من به کل با تمام ملزوماتش هنگ می‌کرد و من باید با زدن dont send به کارش خاتمه می‌دادم!؟ اگه به آدرس دقت کنید متوجه می‌شید که این آدرس مربوط به نحوه نصب لئوپارد بر روی پی‌سی هست و این یعنی ظن و گمان آدم به این سمت باید بره که آیا این کار از روی عمده!؟ یعنی چرا باید هر دفه با رفتن به این آدرس کل مرورگر از کار بیفته!؟‌ بنابراین ما کلا از آلات و تجهیزات مایکروسافت بکلی دلزده شده و کلا به سمت لینوکس مینت ۶۴ بیتی خودمون مهاجرت کردیم. خوب تو اینجا هم من چند تا مشکل دارم که هنوز موفق به حل اونها به روش متعارف نشدم! یکی از اونا مودم هست که خوب به دلیل اینکه ۶۴ بیتیه موفق به نصب نشدیم.  راه جایگزین رو فعلا ای‌دی‌اس‌ال دیدیم. گزینه بعدی پرینتر اچ‌پی بود که به صورت خیلی خنده داری علارغم اینکه همه جا نوشتن در لینوکس پشتیبانی‌ می‌شه و اصلا درایور رسمی هم براش منتشر شده و اصلا اسمش رو هم لینوکس من نشون می‌داد اما هنوز نمی‌تونه پرینت رو بگیره و در اصطلاح چراغش قرمز شه! اما ایرادی نداره. ما به کمک کلک رشتی کارمون رو راه می‌ندازیم! اونم چه کلک رشتیه!

    خوب خیلی راحت شما می‌رید و از روی ماشین مجازی، سیستم عامل اکس‌پی رو نصب می‌کنید. اما نکته اینجاست که ماشین مجازی شما باید حتما یو‌اس‌بی رو ساپورت کنه! و این بدین معنیه که ویرچال باکس اپن‌سورس به درد کار ما نمی‌خوره:( بنابراین یه راست می‌ریم سراغ گزینه اصلی که چیزی نیست جز vmware workstation 6.5.1 که نسخه کاملش رو از سایت اصلی بعد از یک رجیستر ساده برای لینوکس ۶۴ بیتی می‌تونید دانلود کنید که البته فکر می‌کنم محدودیت ۳۰ روز داره که خوب با دادن یه سریال نامبر ساده مشکل برای همیشه حل می‌شه. خوب بعد نصب اکس‌پی هم می‌رید درایور پرینتری که برای ویندوز هست رو می‌گذارید و چون پرینتر از طریق یو‌اس‌بی به سیستم وصله خیلی راحت کار می‌کنه. و این یعنی زنده شدن پرینتر و البته هر شی دیگه‌ای که یو‌اس‌بی داشته باشه. مثلا اگر شما مودمی دارید که تو لینوکس نصب نمی‌شه اما از نوع یو‌اس‌بی هست با این روش به راحتی می‌تونید راهش بندازید! و بعد از توی ویندوز به اینترنت وصل می‌شید (نمی‌دونم مبدل pci به usb هم هست یا نه).  خوب این تازه اول راهه و وقتی متوجه شید که ماشین مجازی شما دایرکت ایکس ۹ داره و شما به شرط اینکه کارت گرافیکیتون در لینوکس نصب باشه، به راحتی می‌تونید از این قابلیت استفاده کنید! و این یعنی بازی در ماشین مجازی تحت لینوکس! تجربه‌ای بسیار شیرین و دلچسب و تازه وسطای بازی ممکنه شما متوجه بشین که صدا ندارین! که خوب این یه مشکل کوچیکه و به راحتی حل می‌شه! موضوع از این قراره که شما دو تا راه دارید! اگه از این راه برید شما داری صدا می شید! اما همزمان نمی‌تونید هم در لینوکس و یا در  ویندوز صدا دار باشید (یا این یا اون)! اما راه دوم خوب به شما کمک می‌کنه همزمان در دو سیستم صدا داشته باشید. از هر راهی هم که برید کافیه طبق دستور خیلی ریلکس جلو برید! به صورت خارق العاده‌ای همه چیز کار می‌کنه! و جای هیچ نگرانی نیست :) فقط تو روش دوم صدایی که از وی ام ویر برای من در می‌یومد یه مقداری کیفیتش پایین بود.

    اما قابلیت جالب دیگه‌ای که شما دارین اینه که شما از داخل ویندوز می‌تونید به تمام فایلای توی لینوکس دسترسی پیدا کنید و این یعنی عالی. شما قبلا بایستی یه پارتیشن به ویندوز اکس‌پی اختصاص می‌دادید و یک پارتیشن به لینوکس و این یعنی چند تیکه شدن والبته خطر هک شدن در اکس‌پی! اما شما با ماشین مجازی این محدودیت‌ها رو نخواهید داشت. شما حتی می‌توانید  فایل‌ها رو پاک کنید و یا به راحتی فیلم‌های روی پارتیشن لینوکس رو با مدیا پلیر نگاه کنید! و یا اینکه اگر در لینوکس اینترنت ای‌دی‌اس‌ال داشته باشید به راحتی‌ می‌توانید از طریق کروم و یا سافاری به مرور بپردازید. و یا برعکس اگر مودم ADSL با پورت یواس‌بی دارید و اون رو نمی‌تونید تو لینوکس نصب کنید! به راحتی با این روش می‌تویند اون رو تو ویندوز نصب و اون رو با لینوکس شیر کنید! جالبه بدونید که دوست من با این تکنیک موفق شد در زمانی که برق کل شهر هر روز می‌رفت با لب‌تاب نازنین مکش و نصب همین ماشین مجازی و بعد نصب ویندوز، مودم usb که شرکت آفریقاتک بهش انداخته رو دوباره راه بندازه و بعد در زمانایی که برق می‌ره بازم به اینترنت متصل باشه :)

    کارای دیگه‌ای که خیلی راحت می‌شه انجام داد نصب برنامه‌های معروف همچون فتوشاب و کلا برنامه‌های گرافیکی و یا نصب برنامه مطلب رو ویندوز و استفاده از اونا در لینوکسه که تجربه خیلی جالبیه.تنها عیب این روش اینه که شما باید به پردازشگر حداقل دو هسته‌ای داشته باشید و البته پیشنهاد من یه ۴ هسته‌ای و یا حتی بیشتره! و هر چی رم بیشتر زندگی بهتره. پیشنهاد من ۱۶ گیگ رمه که متاسفانه بیشتر از اون رو مین بورد احتمالا ساپورت نمی‌کنه.

    http://www.letslearnlinux.com/suseblog/2008-05-21/linux_versus_windows_tshirt.jpg