برچسب: مینت

  • لینوکس مینت با طعم دبیان و آرچ

    لینوکس مینت بر پایه دبیان از اون ایده‌هایی هست که هر آدم وارد به دنیای لینوکس رو می‌تونه اغوا کنه، به خاطر اینکه سرعت خیلی بیشتری رو از اوبونتو و لینوکس مینت مبتنی بر اون خواهد داشت، از منابع کمتری مصرف خواهد کرد و از اون مهمتر حرکتی به سمت توزیع‌ غلطان نیز خواهد بود!‌ بله درست شنیدید. مینت بر پایه دبیان، به روزرسانی‌های مدوامی رو مث یک توزیع غلطان خواهد داشت، و دیگه نیازی به آپدیت یکباره توزیع ندارید.

    این غلطان بودن توزیع ظاهرا یکی از مواردی بوده که توسعه‌دهنده های مینت رو مدتیه درگیر خودش کرده:) و خیلی دوست دارن، توزیعی رو بیرون بدن که دیگه طرف مجبور نباشه بعد از گذشت ۶ ماه اون رو به روز کنه…

    خلاصه اینکه تیم توسعه مینت بعد از مدتی کار روی نسخه آلفا ، الان یه سی‌دی لایو بیرون دادن که بر اساس مخازن تستینگ دبیان آماده شده. تمام تلاش تیم هم اینه که نصابش رو مثل نسخه اصلی مینت در بیاره.

    نکته مهم اینه که تا اومدن مینت بر پایه دبیان به صورت پایدار،این پروژه اولویت دوم تیم تلقی می‌شه :D

    در ضمن قرار هم نیست بیس مینت عوض شه! بیس همون اوبونتو باقی خواهد موند. اگه این توزیع جدید (مبتنی بر دبیان) موفق باشه و ملت ازش استقبال کنن، ممکننه همه چی عوض شه:)

    نصاب مینت دبیان
    نصاب مینت دبیان

    برای شروع، این توزیع با میزکار گنوم و برای سیستم‌های ۳۲ بیت ارائه شده.

    منبع


    این کلاه برای این هست که شما دوست عزیز از آخرین مطالب وبلاگ مطلع شوید.
    کافیه روی کلاه راست کلیک کنید و فید وبلاگ را به حافظه بسپارید. برای اینکار:
    در فایرفاکس و کروم روی گزینه copy link location کلیک نمایید تا آدرس به حافظه سپرده شود.
    در IE روی گزینه properties کلیک کنید. از قسمت Address می‌توانید آدرس فید را به حافظه بسپارید.
    وارد گوگل ریدر شوید. حرف A از روی کیبرد را بزنید.
    فید وبلاگ را پیست کنید.

    فید وبلاگ آی لینوکس

  • کامپایل ffmpeg در اوبونتو و مینت

    نمی‌دونم اطلاع دارید یا نه؟‌ffmpeg 0.6 چند روزی می‌شه که نسخه جدیدش بیرون اومده. حالا شاید خیلیا براشون این سوال پیش بیاد که ffmpeg  چه آشغالیه! اومده که اومده. برای همین بد ندیدم یه توضیح کوچولو در موردش بدم:دی

    ffmpeg یکی از بزرگترین پروژه‌های اپن‌سورس برای کار با فایل‌های صوتی و تصویری است. یه جور کتابخونه که خیلی برنامه‌های بزرگ بهش وابسته است. یعنی اینجور نیست که  بیاید و به صورت مستقیم با این ابزار قدرتمند کار کنید. بلکه یه جور ابزار فوق العاده قوی در دست برنامه نویسا است. یکی از بخش های مهم ffmpeg، کتابخانه libavcodec است و تقریبا باهاش می‌شه  سر از کار هر کدک تصویری وصوتی در اورد. تو پروژه های زیادی هم از این کتابخونه استفاده می‌شه. و این پروژه های بزرگ اصلا به لینوکس محدود نمی‌شن. خیلی از برنامه‌های پولی تحت ویندوز هستند که از این برنامه استفاده کنن..
    به خاطر لایسنسی که ffmpeg استفاده می کنه (LGPL) شما می‌تونید برنامه‌های تجاری هم ایجاد کنید:) و نکته دیگه اینکه خیلی از توسعه دهنده‌های ffmpeg ، توسعه mplayer رو هم بر عهده دارن.

    جالا نسخه جدیدی که چند روز پیش منتشر شده با خودش یه سری ویژگی جدید داشته. یکی از مهمتریناش پشتیبانی از کدک جدید گوگل یا همون VP8 است. البته موقع تبدیل پسوندی رو که خواهید دید WebM خواهد بود.

    اتفاق دیگه‌ای که افتاده پخش روونتر و سریعتر کدک H.264 است.

    حالا بریم سر وقت اینکه چطور این کتابخونه معظم رو کامپایل کنیم؟ در جواب باید بگم به سختی:دی و اینکه خیلی دنگ وفنگ داره اینکار..

    اما خوب یه سری آدم خوب پیدا شدن یه اسکریپت نوشتن. کار این اسکریپت اینه که آخرین نسخه ffmpeg وx264 و همینطور VP8 رو می‌گیره و کنار همدیگه دانلود میکنه و پچ میکنه و در نهایت کامپایل و از اون مهمتر یه پکیج دبیان خوشگل می سازه که با اون سینپاتیک هم یه نفسی تازه می‌کنه:)  ونکته با نمک کار اینه که این اسکریپت الان تبدیل شده به یه پروژه خیلی فعال.

    خود من قبل از پیدا کردن این پروژه، از سایت یه بابایی که نمی‌دونمم کجاییه، یه اسکریپت پیدا کردم که دقیقا همینکارو انجام می‌ده:) منتها یه مزیت فوق العاده خوفناک داره. وسط اسکریپت یه جا چک میکنه که سیستم ۳۲ بیتیه یا ۶۴ بیت.  و خوب کامپایل برنامه به صورت ۶۴ بیت مزیتای فراوون داره. در ضمن خوندن این اسکریپت‌ها خالی از لطف نیست و درسای زیادی به همگی می‌ده:) چند نکته مهم در ارتباط با این اسکریپتا، اونکه، به خاطر تحریم گوگل، شما موقع اجرای اسکریپت باید به وی‌پی‌ان متصل باشید. یا اینکه خودتون سورس vp8 رو با فیل‌تر شکن دانلود کنید و بعد آدرس اسکریپت رو تغییر بدید:)

    نکته مهم دیگه اینکه چون این اسکریپت ها می‌یان از بسته کامپایل شده، پکیج دبیان می‌سازن، نمی‌دونم حالا چطوریاست که حتما باید ffmpeg رو نصب داشته باشید. و اگه نصب نکنید آخرش پیغام خطا می‌گیرید:)

    نکته دیگه این اسکریپتی که این بابای نمیدونم کجایی نوشته ، فقط برای اوبونتو ۱۰.۴ و ۹.۱۰ است. با اضافه کردن یه خط می‌شه کاری کرد که لینوکس مینت هم کار کنه:)

    پس برای اینکه از اخرین نسخه ffmpeg لذت ببرید، این اسکریپت رو دانلود می کنید(دو تا خط مینت رو اضافه کردم). بعد هم بهش مجوز اجرایی می‌دید. بعد هم وی‌پی‌ان روشن می کنید. بعد هم اجراش می کنید:) قبلشم که باید ffmpeg (نسخه قدیم)‌ رو نصب داشته باشید.

    حالا برای تست می‌ریم یه کلیپ رو به این کدک جدید گوگل تبدیل می کنیم.

    ffmpeg -i entrada.mp4 -sameq -vcodec libvpx_vp8 -acodec libvorbis saida.webm

    خیلی جالبه که بدونید این کلیپ رو با هیچ پلیری نمی‌شه پخش کرد:)

    تنها راهی که به ذهن بنده حقیر رسیده، نصب فایرفاکس ۳.۷ از طریق مخازن ppa بود. بعدم درگ و دراپ ساده کلیپ.


    فیل‌ترینگ سراسری وردپرس بندهای زیر از قانون اساسی را نقض می‌کند.

    اصل۲۳- تفتیش عقاید ممنوع است و هیچکس را نمی‌توان به صرف داشتن عقيده‌ای مورد تعرض و مواخذه قرار داد.

    (آیا جز اینه که وردپرس محلی برای ابراز عقاید آدمای مختلفه؟)

    اصل۲۵- بازرسی و نرساندن نامه‌ها، ضبط و فاش كردن مكالمات تلفنی‏، افشای مخابرات تلگرافی و تلکس، سانسور، عدم مخابره و نرساندن آن‌ها، استراق سمع و هر گونه تجسس ممنوع است مگر به حكم قانون.
    (فیل‌ترینگ وردپرس، سانسور حساب نمی‌شه؟)


    این کلاه برای این هست که شما دوست عزیز از آخرین مطالب وبلاگ مطلع شوید.
    کافیه روی کلاه راست کلیک کنید و فید وبلاگ را به حافظه بسپارید. برای اینکار:
    در فایرفاکس و کروم روی گزینه copy link location کلیک نمایید تا آدرس به حافظه سپرده شود.
    در IE روی گزینه properties کلیک کنید. از قسمت Address می‌توانید آدرس فید را به حافظه بسپارید.
    وارد گوگل ریدر شوید. حرف A از روی کیبرد را بزنید.
    فید وبلاگ را پیست کنید.

    فید وبلاگ آی لینوکس

  • نصب مینت بر روی پارتیشن‌های lvm

    این راهنما برای افرادی که شناخت کافی از lvm دارند تهیه شده و انجام اون برای افراد تازه کار  توصیه نمی‌شود.

    اسم گروه lvm در اینجا me است. گروه me خودش از مجموع سه پارتیشن شکل گرفته.  گروه me رو به ۶ پارتیشن تقسیم کردم. طبیعی هست که اسامی اینجا رو باید با توجه به پارتیشن‌های خودتون تغییر بدهید! فرض در اینجا بر این هست که پارتیشن‌های lvm رو قبلا در اپن‌سوزه یا فدورا با نصاب گرافیکی ساختید. در اینجا پارتیشن بوت رو باید به صورت عادی بسازیم(حجم ۲۰۰مگ)

    با دیسک لایو مینت بالا بیایید.

    در حالت عادی، نصاب  مینت پارتیشن‌های LVM را نمی شناسد.

    پس

    پکیج لازم برای شناسایی lvm2 را در محیط لایو نصب می‌کنیم.

    sudo apt-get update

    sudo apt-get install lvm2

    با دستور زیر گروه‌های lvm خودمون رو فعال (اکتیو) می کنیم.

    sudo vgchange -ay

    خروجی دستور بالا:

    6 logical volume(s) in volume group “me” now active

    نصب مینت را به صورت عادی انجام می دهیم. هنگام پارتیشن بندی وارد قسمت Advanced  (پارتیشن بندی به صورت دستی) می‌شویم. در این قسمت به دلیل انجام کارهای بالا، پارتیشن‌های lvm را خواهید دید. (چیزی شبیه به این!)

    /dev/me/home
    /dev/me/suse
    /dev/me/swap
    /dev/me/tmp
    /dev/me/usr
    /dev/me/var
    /dev/sda10

    بعد از پایان نصب، سیستم را ریست ندهید و با انتخاب گزینه Continue testing در حالت لایو باقی بمانید.

    حالا می‌خوایم از محیط لایو و از طریق ترمینال، وارد مینت نصب شده روی سیستم بشیم.  برای  اینکار ابتدا پارتیشن‌هایی که برای نصب مینت استفاده کردیم رو مانت می کنیم و بعد هم از دستور chroot استفاده می کنیم.

    sudo mount /dev/me/suse /target
    sudo mount /dev/me/home /target/home
    sudo mount /dev/me/tmp /target/tmp
    sudo mount /dev/me/usr /target/usr/
    sudo mount /dev/me/var /target/var
    sudo mount /dev/sda10 /target/boot
    sudo mount –bind /dev /target/dev
    sudo mount –bind /dev/pts /target/dev/pts
    sudo mount –bind /proc /target/proc
    sudo chroot /target

    حالا بسته lvm رو اونجا هم نصب می کنیم!

    apt-get update
    apt-get install lvm2

    و در نهایت به گراب می‌گیم که پارتیشن‌ها lvm هست.

    vi /etc/default/grub

    به آخرش خط زیر رو اضافه کنید.

    GRUB_PRELOAD_MODULES=”lvm”

    حالا گراب رو آپدیت می‌کنیم تا تغییر اعمال شه!

    update-grub

    و در نهایت exit رو بزنید تا از محیط کاری خارج بشید. بعد از ریست دادن می‌توانید از مینت لذت ببرید.

    منبع: اینجا و اینجا + خودم:دی

  • ماشین مجازی

    آقا اینقدر گفتن سون سون که ما رو هم تب سون گرفت و رفتیم این سیستم رو نصب کردیم! اما این مایکروسافت مگه می‌تونه یه کارو درست و حسابی انجام بده!؟؟؟ شما تصور کنید ما برای این ویندوز سون اومدیم یه پارتیشن ۱۵ گیگی در همسایگی پارتیشن ۳۰۰ گیگی لینوکسمون اختصاص دادیم که خوب مشخصه همه زندگیمون  تو این ۳۰۰ گیگه!‌ حالا در نظر بگیرید قبلشم ما سیستم لئوپارد رو  سیستم داشتیم و طی یه حرکت ژانگولر بازی قصد داشتم با رفتن به لینوکس لایو و از طریق جی‌پارتد ، پرچم  بوت رو از ویندوز سون به لینوکس مینت تغییر بدیم  تا هر دفه سیستم رو روشن می‌کنیم از طریق گراب به همه سیستم عاملا دسترسی داشته باشیم! اما در کمال تعجب با وارد شدن به جی‌پارتد مشاهده شد که ۳۰۰ گیگ از اطلاعات ما به وضعیت سیاهچاله‌ای در اومده که هیچ وضعیتی نداره و به عنوان تکه‌ای از فضای خالی در هارد محسوب می‌شه، که باید اون رو از نو پارتیشن بندی کنیم. خوب من اول کار سکته خفیفی زدم و از اونجا که نمی دونستم مشکل زیر سونه تمام ناله و نفرینا به آپدیت بایوس در ویندوز اکس‌پی روانه شد. که این آپدیت بایوس هم چون معلول بود و علت نصب لئوپارد بود تمام ناله‌های ما روانه این سیستم عامل شد! اما خوب موضوع این بود که این چه مشکلیه که فقط یه پارتیشن لینوکس رو پاک کرده؟ و از همین ظن و البته لینکی که رفیق همیشگمون داد مشخص شد که ویندوز پر آوازه سون، شهرت عام و خاص هستن در پاک کردن پارتیشن کناریشون و کلا هر پارتیشنی! و خوب من هنوزم باور نمیکنم که متخصصین مایکروسافت از وجود این باگ بی اطلاع بوده باشن و به همین دلیل باشه که تو آخرین نسخه سونی که به بازار اومده این مشکل رو حل نکرده باشن!‌ یعنی یه جورایی فک می کنم متخصصین مایکروسافت به صورت کاملا ماهرانه کاری کردن که پارتیشن لینوکس طرف حتما پاک شه. البته این فقط یه حدسه. حالا از این قضیه که بگذریم خدا رو شکر ما تونستیم توسط برنامه آکرونیس ۷۰ مگی در ویندوز در عرض دو سوت پارتیشن پاک شدمون رو بازیابی کنیم. منم بلافاصله بعد بالا اومدن سیستم اول همه سون رو پاک کردم.

    اما من چون آدم سریشی هستم و برای تست هم که شده رفتم این سون رو با کمک ویرچال باکس یا همون جعبه مجازی یا ماشین مجازی از توی لینوکس نصب کردم که خوب فقط باید بگم زیبایی داره و دیگه  هیچی نداره! بعد از این رفتیم سراغ آی‌ای ۸ نسخه کاملش رو روی اکس پی نصب کردیم که علارغم تبلیغات مسموم دشمنان متوجه تو خالی بودن تمام ادعاهای اونا هم شدیم! خوب اولین ادعا این بود که برای هر تب در آی‌ای یک پروسه جدید باز می‌شه که خوب واقعا هم می‌شد! اما این معنیش اینه که وقتی یه تب پکید کل سیستم نپکه. ‌اما من نمی‌دونم چرا هر وقت وارد این آدرس می‌شدم آی‌ای من به کل با تمام ملزوماتش هنگ می‌کرد و من باید با زدن dont send به کارش خاتمه می‌دادم!؟ اگه به آدرس دقت کنید متوجه می‌شید که این آدرس مربوط به نحوه نصب لئوپارد بر روی پی‌سی هست و این یعنی ظن و گمان آدم به این سمت باید بره که آیا این کار از روی عمده!؟ یعنی چرا باید هر دفه با رفتن به این آدرس کل مرورگر از کار بیفته!؟‌ بنابراین ما کلا از آلات و تجهیزات مایکروسافت بکلی دلزده شده و کلا به سمت لینوکس مینت ۶۴ بیتی خودمون مهاجرت کردیم. خوب تو اینجا هم من چند تا مشکل دارم که هنوز موفق به حل اونها به روش متعارف نشدم! یکی از اونا مودم هست که خوب به دلیل اینکه ۶۴ بیتیه موفق به نصب نشدیم.  راه جایگزین رو فعلا ای‌دی‌اس‌ال دیدیم. گزینه بعدی پرینتر اچ‌پی بود که به صورت خیلی خنده داری علارغم اینکه همه جا نوشتن در لینوکس پشتیبانی‌ می‌شه و اصلا درایور رسمی هم براش منتشر شده و اصلا اسمش رو هم لینوکس من نشون می‌داد اما هنوز نمی‌تونه پرینت رو بگیره و در اصطلاح چراغش قرمز شه! اما ایرادی نداره. ما به کمک کلک رشتی کارمون رو راه می‌ندازیم! اونم چه کلک رشتیه!

    خوب خیلی راحت شما می‌رید و از روی ماشین مجازی، سیستم عامل اکس‌پی رو نصب می‌کنید. اما نکته اینجاست که ماشین مجازی شما باید حتما یو‌اس‌بی رو ساپورت کنه! و این بدین معنیه که ویرچال باکس اپن‌سورس به درد کار ما نمی‌خوره:( بنابراین یه راست می‌ریم سراغ گزینه اصلی که چیزی نیست جز vmware workstation 6.5.1 که نسخه کاملش رو از سایت اصلی بعد از یک رجیستر ساده برای لینوکس ۶۴ بیتی می‌تونید دانلود کنید که البته فکر می‌کنم محدودیت ۳۰ روز داره که خوب با دادن یه سریال نامبر ساده مشکل برای همیشه حل می‌شه. خوب بعد نصب اکس‌پی هم می‌رید درایور پرینتری که برای ویندوز هست رو می‌گذارید و چون پرینتر از طریق یو‌اس‌بی به سیستم وصله خیلی راحت کار می‌کنه. و این یعنی زنده شدن پرینتر و البته هر شی دیگه‌ای که یو‌اس‌بی داشته باشه. مثلا اگر شما مودمی دارید که تو لینوکس نصب نمی‌شه اما از نوع یو‌اس‌بی هست با این روش به راحتی می‌تونید راهش بندازید! و بعد از توی ویندوز به اینترنت وصل می‌شید (نمی‌دونم مبدل pci به usb هم هست یا نه).  خوب این تازه اول راهه و وقتی متوجه شید که ماشین مجازی شما دایرکت ایکس ۹ داره و شما به شرط اینکه کارت گرافیکیتون در لینوکس نصب باشه، به راحتی می‌تونید از این قابلیت استفاده کنید! و این یعنی بازی در ماشین مجازی تحت لینوکس! تجربه‌ای بسیار شیرین و دلچسب و تازه وسطای بازی ممکنه شما متوجه بشین که صدا ندارین! که خوب این یه مشکل کوچیکه و به راحتی حل می‌شه! موضوع از این قراره که شما دو تا راه دارید! اگه از این راه برید شما داری صدا می شید! اما همزمان نمی‌تونید هم در لینوکس و یا در  ویندوز صدا دار باشید (یا این یا اون)! اما راه دوم خوب به شما کمک می‌کنه همزمان در دو سیستم صدا داشته باشید. از هر راهی هم که برید کافیه طبق دستور خیلی ریلکس جلو برید! به صورت خارق العاده‌ای همه چیز کار می‌کنه! و جای هیچ نگرانی نیست :) فقط تو روش دوم صدایی که از وی ام ویر برای من در می‌یومد یه مقداری کیفیتش پایین بود.

    اما قابلیت جالب دیگه‌ای که شما دارین اینه که شما از داخل ویندوز می‌تونید به تمام فایلای توی لینوکس دسترسی پیدا کنید و این یعنی عالی. شما قبلا بایستی یه پارتیشن به ویندوز اکس‌پی اختصاص می‌دادید و یک پارتیشن به لینوکس و این یعنی چند تیکه شدن والبته خطر هک شدن در اکس‌پی! اما شما با ماشین مجازی این محدودیت‌ها رو نخواهید داشت. شما حتی می‌توانید  فایل‌ها رو پاک کنید و یا به راحتی فیلم‌های روی پارتیشن لینوکس رو با مدیا پلیر نگاه کنید! و یا اینکه اگر در لینوکس اینترنت ای‌دی‌اس‌ال داشته باشید به راحتی‌ می‌توانید از طریق کروم و یا سافاری به مرور بپردازید. و یا برعکس اگر مودم ADSL با پورت یواس‌بی دارید و اون رو نمی‌تونید تو لینوکس نصب کنید! به راحتی با این روش می‌تویند اون رو تو ویندوز نصب و اون رو با لینوکس شیر کنید! جالبه بدونید که دوست من با این تکنیک موفق شد در زمانی که برق کل شهر هر روز می‌رفت با لب‌تاب نازنین مکش و نصب همین ماشین مجازی و بعد نصب ویندوز، مودم usb که شرکت آفریقاتک بهش انداخته رو دوباره راه بندازه و بعد در زمانایی که برق می‌ره بازم به اینترنت متصل باشه :)

    کارای دیگه‌ای که خیلی راحت می‌شه انجام داد نصب برنامه‌های معروف همچون فتوشاب و کلا برنامه‌های گرافیکی و یا نصب برنامه مطلب رو ویندوز و استفاده از اونا در لینوکسه که تجربه خیلی جالبیه.تنها عیب این روش اینه که شما باید به پردازشگر حداقل دو هسته‌ای داشته باشید و البته پیشنهاد من یه ۴ هسته‌ای و یا حتی بیشتره! و هر چی رم بیشتر زندگی بهتره. پیشنهاد من ۱۶ گیگ رمه که متاسفانه بیشتر از اون رو مین بورد احتمالا ساپورت نمی‌کنه.

    http://www.letslearnlinux.com/suseblog/2008-05-21/linux_versus_windows_tshirt.jpg