آقا اینقدر گفتن سون سون که ما رو هم تب سون گرفت و رفتیم این سیستم رو نصب کردیم! اما این مایکروسافت مگه میتونه یه کارو درست و حسابی انجام بده!؟؟؟ شما تصور کنید ما برای این ویندوز سون اومدیم یه پارتیشن ۱۵ گیگی در همسایگی پارتیشن ۳۰۰ گیگی لینوکسمون اختصاص دادیم که خوب مشخصه همه زندگیمون تو این ۳۰۰ گیگه! حالا در نظر بگیرید قبلشم ما سیستم لئوپارد رو سیستم داشتیم و طی یه حرکت ژانگولر بازی قصد داشتم با رفتن به لینوکس لایو و از طریق جیپارتد ، پرچم بوت رو از ویندوز سون به لینوکس مینت تغییر بدیم تا هر دفه سیستم رو روشن میکنیم از طریق گراب به همه سیستم عاملا دسترسی داشته باشیم! اما در کمال تعجب با وارد شدن به جیپارتد مشاهده شد که ۳۰۰ گیگ از اطلاعات ما به وضعیت سیاهچالهای در اومده که هیچ وضعیتی نداره و به عنوان تکهای از فضای خالی در هارد محسوب میشه، که باید اون رو از نو پارتیشن بندی کنیم. خوب من اول کار سکته خفیفی زدم و از اونجا که نمی دونستم مشکل زیر سونه تمام ناله و نفرینا به آپدیت بایوس در ویندوز اکسپی روانه شد. که این آپدیت بایوس هم چون معلول بود و علت نصب لئوپارد بود تمام نالههای ما روانه این سیستم عامل شد! اما خوب موضوع این بود که این چه مشکلیه که فقط یه پارتیشن لینوکس رو پاک کرده؟ و از همین ظن و البته لینکی که رفیق همیشگمون داد مشخص شد که ویندوز پر آوازه سون، شهرت عام و خاص هستن در پاک کردن پارتیشن کناریشون و کلا هر پارتیشنی! و خوب من هنوزم باور نمیکنم که متخصصین مایکروسافت از وجود این باگ بی اطلاع بوده باشن و به همین دلیل باشه که تو آخرین نسخه سونی که به بازار اومده این مشکل رو حل نکرده باشن! یعنی یه جورایی فک می کنم متخصصین مایکروسافت به صورت کاملا ماهرانه کاری کردن که پارتیشن لینوکس طرف حتما پاک شه. البته این فقط یه حدسه. حالا از این قضیه که بگذریم خدا رو شکر ما تونستیم توسط برنامه آکرونیس ۷۰ مگی در ویندوز در عرض دو سوت پارتیشن پاک شدمون رو بازیابی کنیم. منم بلافاصله بعد بالا اومدن سیستم اول همه سون رو پاک کردم.
اما من چون آدم سریشی هستم و برای تست هم که شده رفتم این سون رو با کمک ویرچال باکس یا همون جعبه مجازی یا ماشین مجازی از توی لینوکس نصب کردم که خوب فقط باید بگم زیبایی داره و دیگه هیچی نداره! بعد از این رفتیم سراغ آیای ۸ نسخه کاملش رو روی اکس پی نصب کردیم که علارغم تبلیغات مسموم دشمنان متوجه تو خالی بودن تمام ادعاهای اونا هم شدیم! خوب اولین ادعا این بود که برای هر تب در آیای یک پروسه جدید باز میشه که خوب واقعا هم میشد! اما این معنیش اینه که وقتی یه تب پکید کل سیستم نپکه. اما من نمیدونم چرا هر وقت وارد این آدرس میشدم آیای من به کل با تمام ملزوماتش هنگ میکرد و من باید با زدن dont send به کارش خاتمه میدادم!؟ اگه به آدرس دقت کنید متوجه میشید که این آدرس مربوط به نحوه نصب لئوپارد بر روی پیسی هست و این یعنی ظن و گمان آدم به این سمت باید بره که آیا این کار از روی عمده!؟ یعنی چرا باید هر دفه با رفتن به این آدرس کل مرورگر از کار بیفته!؟ بنابراین ما کلا از آلات و تجهیزات مایکروسافت بکلی دلزده شده و کلا به سمت لینوکس مینت ۶۴ بیتی خودمون مهاجرت کردیم. خوب تو اینجا هم من چند تا مشکل دارم که هنوز موفق به حل اونها به روش متعارف نشدم! یکی از اونا مودم هست که خوب به دلیل اینکه ۶۴ بیتیه موفق به نصب نشدیم. راه جایگزین رو فعلا ایدیاسال دیدیم. گزینه بعدی پرینتر اچپی بود که به صورت خیلی خنده داری علارغم اینکه همه جا نوشتن در لینوکس پشتیبانی میشه و اصلا درایور رسمی هم براش منتشر شده و اصلا اسمش رو هم لینوکس من نشون میداد اما هنوز نمیتونه پرینت رو بگیره و در اصطلاح چراغش قرمز شه! اما ایرادی نداره. ما به کمک کلک رشتی کارمون رو راه میندازیم! اونم چه کلک رشتیه!
خوب خیلی راحت شما میرید و از روی ماشین مجازی، سیستم عامل اکسپی رو نصب میکنید. اما نکته اینجاست که ماشین مجازی شما باید حتما یواسبی رو ساپورت کنه! و این بدین معنیه که ویرچال باکس اپنسورس به درد کار ما نمیخوره:( بنابراین یه راست میریم سراغ گزینه اصلی که چیزی نیست جز vmware workstation 6.5.1 که نسخه کاملش رو از سایت اصلی بعد از یک رجیستر ساده برای لینوکس ۶۴ بیتی میتونید دانلود کنید که البته فکر میکنم محدودیت ۳۰ روز داره که خوب با دادن یه سریال نامبر ساده مشکل برای همیشه حل میشه. خوب بعد نصب اکسپی هم میرید درایور پرینتری که برای ویندوز هست رو میگذارید و چون پرینتر از طریق یواسبی به سیستم وصله خیلی راحت کار میکنه. و این یعنی زنده شدن پرینتر و البته هر شی دیگهای که یواسبی داشته باشه. مثلا اگر شما مودمی دارید که تو لینوکس نصب نمیشه اما از نوع یواسبی هست با این روش به راحتی میتونید راهش بندازید! و بعد از توی ویندوز به اینترنت وصل میشید (نمیدونم مبدل pci به usb هم هست یا نه). خوب این تازه اول راهه و وقتی متوجه شید که ماشین مجازی شما دایرکت ایکس ۹ داره و شما به شرط اینکه کارت گرافیکیتون در لینوکس نصب باشه، به راحتی میتونید از این قابلیت استفاده کنید! و این یعنی بازی در ماشین مجازی تحت لینوکس! تجربهای بسیار شیرین و دلچسب و تازه وسطای بازی ممکنه شما متوجه بشین که صدا ندارین! که خوب این یه مشکل کوچیکه و به راحتی حل میشه! موضوع از این قراره که شما دو تا راه دارید! اگه از این راه برید شما داری صدا می شید! اما همزمان نمیتونید هم در لینوکس و یا در ویندوز صدا دار باشید (یا این یا اون)! اما راه دوم خوب به شما کمک میکنه همزمان در دو سیستم صدا داشته باشید. از هر راهی هم که برید کافیه طبق دستور خیلی ریلکس جلو برید! به صورت خارق العادهای همه چیز کار میکنه! و جای هیچ نگرانی نیست :) فقط تو روش دوم صدایی که از وی ام ویر برای من در مییومد یه مقداری کیفیتش پایین بود.
اما قابلیت جالب دیگهای که شما دارین اینه که شما از داخل ویندوز میتونید به تمام فایلای توی لینوکس دسترسی پیدا کنید و این یعنی عالی. شما قبلا بایستی یه پارتیشن به ویندوز اکسپی اختصاص میدادید و یک پارتیشن به لینوکس و این یعنی چند تیکه شدن والبته خطر هک شدن در اکسپی! اما شما با ماشین مجازی این محدودیتها رو نخواهید داشت. شما حتی میتوانید فایلها رو پاک کنید و یا به راحتی فیلمهای روی پارتیشن لینوکس رو با مدیا پلیر نگاه کنید! و یا اینکه اگر در لینوکس اینترنت ایدیاسال داشته باشید به راحتی میتوانید از طریق کروم و یا سافاری به مرور بپردازید. و یا برعکس اگر مودم ADSL با پورت یواسبی دارید و اون رو نمیتونید تو لینوکس نصب کنید! به راحتی با این روش میتویند اون رو تو ویندوز نصب و اون رو با لینوکس شیر کنید! جالبه بدونید که دوست من با این تکنیک موفق شد در زمانی که برق کل شهر هر روز میرفت با لبتاب نازنین مکش و نصب همین ماشین مجازی و بعد نصب ویندوز، مودم usb که شرکت آفریقاتک بهش انداخته رو دوباره راه بندازه و بعد در زمانایی که برق میره بازم به اینترنت متصل باشه :)
کارای دیگهای که خیلی راحت میشه انجام داد نصب برنامههای معروف همچون فتوشاب و کلا برنامههای گرافیکی و یا نصب برنامه مطلب رو ویندوز و استفاده از اونا در لینوکسه که تجربه خیلی جالبیه.تنها عیب این روش اینه که شما باید به پردازشگر حداقل دو هستهای داشته باشید و البته پیشنهاد من یه ۴ هستهای و یا حتی بیشتره! و هر چی رم بیشتر زندگی بهتره. پیشنهاد من ۱۶ گیگ رمه که متاسفانه بیشتر از اون رو مین بورد احتمالا ساپورت نمیکنه.
دیدگاهتان را بنویسید