این پست توسط مهدی فتاحی نوشته شده است. (تشکر تشکر :ی)
شش ماه دیگه گذشت و خبر انتشار اوبونتو ۱۱.۰۴ یک بار دیگه همه نگاهها رو به سمت گنولینوکس و سیستمعاملهای آزاد جلب کرد. از امروز سایتهای مختلف بررسی و داوری درباره این توزیع رو شروع میکنند و همه منتظرند ببینند اوبونتو به عنوان پرچمدار سیستمعامل های آزاد چه حرف جدیدی برای گفتن در برابر Windows و Mac داره.
اوبونتو 11.04 یا Natty Narwhal (نهنگ دریایی چالاک) یک توزیع استثنایی به شمار میاد و با بقیه انتشارهای اوبونتو فرق داره. تصمیم جنجالبرانگیزی که مارک شاتلورث بنیانگذار اوبونتو ۶ ماه پیش گرفت دلیل اصلی این تفاوت هست. او در یک حرکت غافلگیر کننده اعلام کرد که اوبونتو 11.04 از نسخه جدید گنوم یعنی نسخه ۳ استفاده نخواهد کرد و به جای اون پوسته یونیتی خودش که در اصل برای netbook ها طراحی شده بود رو توسعه خواهد داد. یونیتی پوستهای مدرن و متفاوت است که فعلاً بر روی گنوم ۲ سوار شده. ظرف ۶ ماه گذشته تیم توسعه اوبونتو به صورت شبانهروزی روی یونیتی کار کرده و هرچند این مدت برای ساختن یک همچین چیزی از پایه بسیار کوتاه هست اما پیشرفت پروژه
نسبتاً خوب بوده.
تیم طراحی اوبونتو موسوم به Ayanta که در ارتباط نزدیک با جامعه کاربری هست در این ۶ ماه ایدههای زیادی رو آزمایش کرده و نتیجه این ایدهها در 11.04 متبلور شده. خود تیم توسعه هم میدونه که این انتشار بهترین انتشار اونها نیست ولی آغاز راهی هست که باید در نهایت به تولد یک تجربه یا Experience جدید روی دسکتاپ منتهی بشه. برای اینکه خیال کاربران راحت باشه در این نسخه دسکتاپ کلاسیک گنوم هم با همون شمایل آشنای قبلی به صورت پیشفرض نصب هست تا کسانی که از یونیتی فرار میکنند لااقل از اوبونتو فراری نشن. ضمناً اگر کارت گرافیک شما به اندازه کافی قوی نباشه یا درایور مناسب نصب نشه اساساً یونیتی اجرا نمیشه و سیستم به صورت اتوماتیک برمیگرده به دسکتاپ کلاسیک گنوم. شکی نیست که خیلی از کاربران نخواهند تونست با یونیتی به سرعت ارتباط برقرار کنند و حتی باید منتظر بد و بیراه گفتن های اونها هم بود. ولی خوب کسانی هم هستند که از این این حرکت اوبونتو رو قدم گذاشتن در راه موفقیت میدونند.
چرا یونیتی؟
نیاز به تغییرات اساسی چیزی هست که همه میزکارهای دنیای آزاد اون رو در سالهای اخیر حس کردند (حتی اگر خیلی از کاربران لزوم همچین کاری رو اساسا درک نمیکنند و حتی مخالف اون هستند). KDE در نسخه ۴ به شدت متحول شد و بعد نوبت گنوم بود که قدم در راه تغییرات بنیادی بگذاره. اساساً ریشه این تغییرات تغییرات سختافزاری هست. تولد نتبوکها و تبلت ها و فراگیر شدن صفحههای لمسی Touch مهمترین تحولاتی هستند که مسیر توسعه رابطهای کاربری رو به کلی تغییر دادهاند. روز به روز دستگاههایی که صفحات کوچک لمسی دارند بیشتر و محبوبتر میشن و گنوم و کیدی ای هم به درستی حس کردند که اگر همگام با این تحولات تغییر نکنند در آینده نزدیک شانس زیادی برای رقابت در بازار دسکتاپها نخواهند داشت.
مهمترین دلیل پیدایش یونیتی دقیقاً همین هست. منتقل شدن پنل اصلی سیستم (که در یونیتی لانچر launcher نامیده میشه) به سمت چپ برای استفاده بهینه از حداکثر فضای عمودی صفحه، حذف منوهای سنتی و جایگزین شدن Dash با آیکنهای بزرگ هم در همین راستا هست. Dash پنجره کوچکی هست که با زدن کلید سوپر یا همون کلید ویندوز فعال میشه و قراره جای منوها رو برای یافتن و اجرای برنامهها بگیره. کلاً دسکتاپها دارند روز به روز به تلفنهای هوشمند و تبلتها شبیه تر میشن و این الان روند یا trend رایج در بازار هست. یکی از ویژگیهای یونیتی داشتن کلیدهای میانبر زیاد برای انجام کارهاست.
درواقع در یونیتی با کیبورد میشه همه کار کرد . کمتر نیازی به ماوس وجود داره. این خبر خوبی برای افرادی هست که دوست ندارند دستهاشون رو در حین کار از روی کیبورد بردارند.
از نظر effect ها و جلوههای گرافیکی و انیمیشن یونیتی یک گام به جلو محسوب میشه. برای نوشتن یونیتی تیم توسعه ترجیح داد از مدیر پنجره جدید گنوم موسوم به mutter استفاده نکنه و compiz رو از ابتدا بازنویسی کنه.
کامپیز جدید هنوز مشکلاتی داره ولی به تدریج بهتر و پایدارتر میشه.در یونیتی مفهوم taskbar حذف شده و شما برای سوویچ کردن پنجرهها باید اکیبورد یا آیکنهای روی launcher استفاده کنید. Launcher یونیتی با taskbar هایی که ما به اونها عادت داریم فرق داره و باید چند ساعتی رو صرف عادت کردن به شیوه کارش کنید.
ضمناً دیگه از پنل گنوم و ابزارکها یا همون applet ها خبری نیست. شما یک پنل جدید در بالا دارید که نه میتونید حذفش کنید و نه تغییرش بدید. در سمت راست پنل application indicator ها قرار دارند. چیزی به اسم system tray یا notification area در یونیتی دیگه وجود نداره و فقط indicator ها روی اون دیده میشن. آیکن شبکه، بلوتوث و کلاً هرچی که اون بالا میبینی indicator یا نشانگر نامیده میشن. برنامههایی که از این ویژگی پشتیبانی نکنند در اون منطقه دیده نمیشن مگر اینکه شما به صورت دستی system tray رو دوباره فعال کنید.
کلاً امکان سفارشی سازی و customize کردن شدیداً کم شده ولی حتماً در چند ماه آینده این وضعیت بهبود پیدا میکنه.
ویژگی مهم دیگه Global Menu هست یعنی یک نوار منو برای همه برنامهها. Menubar به سبک Mac از پنجرهها حذف شده و در بالای صفحه منوی پنجره فعال یا active دیده میشه. یعنی اگر با terminal کار میکنید منوی ترمینال رو در بالای صفحهمی بینید و اگر پنجره gedit رو باز کنید یا فوکوس رو به اون بدید منوی gedit در اون بالا جایگزین میشه. البته منو به صورت پیشفرض مخفی هست و با حرکت دادن ماوس روی پنل پدیدار میشه. ضمناً وقتی پنجرهها رو Maximize کنید نوار عنوان یا titlebar پنجره با پنل بالایی یکی میشن و دکمههای پنجره رو روی پنل خواهید دید. آشکاره که همه این کارها برای استفاده بهینه از فضای عمودی صفحه نمایش هست.
دیگر تغییرات:
- امکان ارتقای سیستم از نسخههای فبلی به کمک دیسک زنده
- امکان امتیاز دادن به برنامهها در Software Center
- یونیتی دوبعدی: نسخهای از یونیتی که با QT نوشته شده و نیازی به کارت گرافیکی قوی نداره.
گنوم ۳
گنوم ۳ کمی قبل از انتشار اوبونتو ۱۱.۰۴ منتشر شد و اتفاقاً با استقبال نسبتاً خوبی مواجه شد. پایداری نسبی و ایدههای نوینی که در گنوم ۳ پیاده شده (که البته بسیاری از این ایدهها در یونیتی دوباره پیادهسازی شدن) باعث شد خیلی از کاربران از اینکه کنونیکال از گنوم ۳ فاصله گرفته افسوس بخورند. خود من با گنوم ۳ کار کردم و انصافاً اون رو لااقل در شرایط فعلی بهتر و زیباتر از یونیتی میدونم.
برای اینکه اوبونتو کارها از گنوم ۳ بیبهره نباشند پروژهای به نام UGR یا ubuntu Gnome Remix متولد شده که هدفش ارایه آخرین نسخه گنوم روی اوبونتو هست.
حقایق سریع در مورد یونیتی:
- یونیتی از گنوم جداست؟ یونیتی پوستهای هست که برای گنوم نوشته شده.
- فعلاً روی گنوم ۲ اجرا میشه.
- در مقابل گنوم شل Gnome Shell پوسته اصلی گنوم ۳ است.
دیدگاهتان را بنویسید